خوب دوستان دیگه نمیتونم به وبلاگم سر بزنم خیلی بد میشه اخه میدونید عادت دارم همیشه اینجا
بمونم چاره ای نیست باید بریم سر بازی برای ایران خدمت کنیم خیلی حا ل گیریه دلم برای
همتون تنگ میشه برای من دعا کنید ممنونم از همه کسانی که نظر دادن و به وبلاگم سر زدن
ومخصوصا از همه دوستان وعزیزانی که منو همرا هی وکمک کردن تا آرزوی دیدار خدا یارهم دوستتون دارم


رفتنیم رفتنیم باید برم باید برم
بايد كه تنها بمونم آوازه غم رو بخونم
شايد كه رفتنم منو از ياد شما ببره
ولي شما تو قلبمي نهايته شكستنه
حالا كه من دارم ميرم بزار يه چيزيرو بگم
بعدش آرومو بيخيال تو غربت آروم بگيرم
من ميرمو مونده برام يه جفت سوال بي جواب
چرا بايد خسته بشم يا كه دلم باشه كباب
اين زمونه تو غربتش براي من جايي داره
دارم ميرم كه اينطوري قلبتون آروم بمونه
خوب مي دونم كه اينطوري صداي شعرم مي پيچه
تو جاده تنهايي ا يه حسین آروم بشينه
خوب آخره قصمونه بايد تمومش بكنم
خدا نگهدار شما اينجا تمومش ميكنم
هميشه بين ما ديوار صد رنگ غروره
نداريم هيچ كدوم حرفي كه بازم تازه باشه
چراغ خنده هامون خيلي وقته سوت و كوره
من وتو،من وتو ،من وتو
هم صداي بي صداييم با هم و از هم جداييم
خسته از اين قصه ها ييم هم صداي بي صداييم
نشستيم خيلي شب ها قصه گفتيم از قديما
يه عمره وعده ها رو داديم و حرف ها رو گفتيم
ديگه هيچي نمي مونه براي گفتن ما
گلاي سرخمون پوسيده موندن توي باغچه
ديگه افتاده از پا ساعت پير رو طاقچه
گلاي قالي رنگ زرد پاييزي گرفتن
اونام خسته شدن از حرف هر روز تو و من
من وتو ،من و تو ،من وتو هم صداي بي صداييم با هم و از هم جداييم خسته از
اين قصه هاييم هم صداي بي صداييم
کسی به خدا گفت : اگر سرنوشت مرا تو نوشتی