باور نمی کنم رفتنت را در انتهای جاده های تلخ تنهایی

و جدا کردن خاطرها از قلب تنهای من

تو دلیل بیداری من در تمام شب هایی بودی

که تاریکی با دلم همبستر شده بود

کاش از سکوت چشمانم می فهمیدی که چقدر دلتنگ چشمهایت می شوم

کاش انقدر شجاع بودی که خودت را به خود ثابت می کردی

نه به آنچه که در سرت می پرستی!؟؟

وقتی حرفهایت را شنیدم تازه به این رسیدم که توهم مثل من به هیچ رسیدی!!

خواستم با تو بودن رو از نو بسازم

ولی این بار تو بودی که در اندوه حرفهایم تنهایم گذاشتی!

خسته ام از تکرار واژهای تکراری...

نمی دانم تا کی و کجا باید رفت وندونی قصد کجاست؟

و در پی چه هستی...!؟؟



ای کاش بی ستاره جان زودتر میدیم پیامتو همین !

حیف که دیگر گذر به این ناگذر تنگٍ دلتنگی های من نمیخوره !

بی ستاره جان یه چند روزیه من هم بی ستاره شدم ای کاش ردی نشانی چیزی

از خود میگذاشتی برای این سوراخ سوزنی دل !

ستاره ی من رفت اما هنوز هست ستاره ی من جای خود را به نو شین داد ...

ستاره ی من ستاره ی سهیلی بود برای خودش ...

منو تو اکنون هر دو بی ستاره ایم !

بربگرد بی ستاره جان ....!

به چشم من نگاه نكن ، دوباره گريت مي گيره

ساده بگم كه عشق من ، بايد تو قلبت بميره

فاصله بين من و تو ،‌ از اينجا تا آ سموناست

خيلي عزيزي واسه من ، ولي زمونه بي وفاست

قسم نخور كه روزگار ، به كام ما دو تا نبود

به هر كي عاشقه بگو ، غم كه يكي دو تا نبود

بگو تا وقتي زنده‌ام ، نگاه تو سهم منه

هر جاي دنيا كه باشي ،‌دلم واست پر ميزنه

براي اين در به دري ، تو بهترين گواهمي

دروغ نگو ، كه مي دونم هميشه چشم به راهمي


گفتی که امشب اومدم بهت بگم باید برم

گفتی می خوام بهت بگم همین روزا مسافرم

باید برم برای تو فقط یه حرف ساده بود

کاشکی میدیدی قلب من به زیر پات افتاده بود

سفر همیشه قصه رفتنه و دلتنگیه

به من نگو جدایی هم قسمتی از زندگیه

همیشه یک نفر میره آدم و تنها میزاره

میره یه دنیا خاطره پشت سرش جا میزاره

بدون که دل بستم به تو

آخه فقط تو رو می خوام


بدون که عاشقت شدم

جز تو کسی رو نمی خوام


دسته خودم نیست به خدا دلم برات پر میزنه

اگه یه روز نبینمت دلم نگاه تو کم داره


بدون که من دوست دارم

عاشقتم تا پای جون

میخوام که با من بمونی

هیچوقتی تنهام نذاری


می خوام واسه خودم باشی

دل نبندی به دیگری

آخه فقط تو رو می خوام

جز تو کسی رو نمی خوام