و حدس مي زنم شبي مرا جواب ميكني
و قصر کوچك دل مرا خراب ميكني
سر قرار عاشقي هميشه دير کرده اي
ولي براي رفتنت عجب شتاب ميكني
من ازکنار پنجره تو را نگاه ميكنم
و تو به نامديگري مرا خطاب مي کني
چه ساده در ازاي يك نگاه پاك و ماندني
هزار مرتبه مرا ز خجلت آب ميكني
به خاطر تو من هميشه با همه غريبه ام
وکاش گفته بودي از همان نگاه اولت
گفتي که مرا دوست نداري گله اي نيست
بين من و عشق تو ولي فاصله اي نيست
گفتم که کمي صبرکن و گوش به من آن
گفتي که نه بايد بروم حوصله اي نيست
پرواز عجب عادت خوبيست ولي حيف
تو رفتي و ديگر اثر از چلچله اي نيست
گفتي که کمي فكر خودم باشم و آن وقت
جز عشق تو در خاطر من مشغلهاي نيست
رفتي تو خدا پشت و پناهت به سلامت
بگذار بسوزند دل من مساله اي نيست

ديشب دوباره ديدمت اما خيال بود
تو در کنار من بشيني محال بود
هر چه نگاه عاشق من بي نصيب بود
چشمان مهربان تو پاك و زلال بود
پاييز بود وکوچه اي و تك مسافري
با تو چه قدر کوچه ما بي مثال بود
نشنيد لحن عاشق من را نگاه تو
پرواز چشم هاي تو محتاج بال بود
سيب درخت بي ثمر آرزوي من
يك عمر مانده بود ولي کال کال بود
گفتم کمي بمان به خدا دوست دارمت
گفتي مجال نيست و ليكن مجال بود
يك عمر هر چه سهم تو از من نگاه بود
سهم من از عبور تو رنج و ملال بود
چيزي شبيه جام بلور دلي غريب
حالا شكست واي صداي وصال بود
شب رفت و ماه گم شد و خوابم حرام شد
اما نه با خيال تو بودم حلال بود

وقتي که عاشقم شدي پاييز بود و خنك بود
بادبادك بود تو آسمون آرزوت هزارتا
تنگ بلوري دلت درست مث دل من
بودکلي لبش پريده بود همش پر ترك
وقتي که عاشقم شدي چيزي ازم نخواستي
توقعت فقط يه کم نوازش و کمك بود
چه روزا که با هم ديگه مسابقه مي ذاشتيم
؟ که رو گل کدوممون قايق شاپرك بود
تقويم که از روزا گذشت دلم يه جوري لرزيد
و شك بود راستش دلم خونه ي ترديد و هراس
ديگه نه از تو خبي بود ، نه از آرزوهات
و قاصدك بود قحطي مژده و روزاي خوش
يادم مياد روزي رو که هوا گرفته بود و
و نم نمك بود اشكاي سرخ آسمون آروم
تو در جواب پرسشم فقط همينو گفتي
يه الك دولك بود عاشقيمون يه بازي شايد ،
نه باورم نمي شه که تو اينو گفته باشي
برام تو کل دنيا تك بود کسي که تا ديروز
قصه ي با تو بودن و مي شه فقط يه جور گفت
رو زخماي قلب من مث نمك بود کسي که
نرو زيبا رفتنت واسه دلم ضرر داره
داره اونورا آدم بد فراوونه ، خطر
سايه روشن چشات داد مي زنه مي خواي بري
داره شب ناز مژه هات علامت سفر
نرو زيبا هميشه وحشت من از اين بوده
داره آه يكي يه جايي به چشماي تو نظر
تو مراقب تمام لحظه هامي ، مي دوني
تبر داره نباشي هر آي تو دستاش ، دو سه تا
منم اين ديارو ، اين آدما رو دوس ندارم
داره ، خزر داره ولي هر چي آه باشه دنا
نرو زيبا ، لااقل به خاطر درخترآي
عاشقا ديوونه تر داره آه يه دل از همه
تو بمون حتي اگه مال آس ديگه بشي
زندگيم اثر داره بودنت رو خط به خط
نرو زيبا بسمه هر چي آه پيشم نبودي
قلب در به در داره به خدا اين دخترك يه
مي ري اونجا چه آني دل منو بسوزوني ؟
عاشقي دردسر داره يگي مشكل توا ،
نرو زيبا به خدا از اين ديوونه تر مي شم
تو تفاوتي اگر داره واسه اون چشماي
تو فقط نمي دوني چه قدر دوست دارم همين
از اين عاشقي خبر داره خدا اما شايد
نرو زيبا هستي مريم عاشقت اينه
يه دنيا چشم تر داره يه دل و يه زيبا و
تو نباشي مي ميرم ، اما چي گفتم مردنم
خيالات فرقي ام مگر داره ؟ واسه ي تو و
زندگي سازيه آه ما همه آوآش مي آنيم
بالا داره ، پايين داره ، زبر داره زير داره ،
گاهي تلخه ، مث جام شوآرانه رفتنت
گاهي ام مثل خيال موندنت شكر داره
بال پرواز ندارم اما بري باهات ميام
دل واسه بودن با تو ، هزار تا بال و پر داره
با خودت بگي اينو گفتم آه نري ، باز ولي
جايي نيس اين دختره دس از سر ما برداره

وقتي آه عاشقم شدي پاييز بود و خنك بود
بادبادك بود تو آسمون آرزوت هزارتا
تنگ بلوري دلت درست مث دل من
بود آلي لبش پريده بود همش پر ترك
وقتي آه عاشقم شدي چيزي ازم نخواستي
توقعت فقط يه آم نوازش و آمك بود
چه روزا آه با هم ديگه مسابقه مي ذاشتيم
؟ آه رو گل آدوممون قايق شاپرك بود
تقويم آه از روزا گذشت دلم يه جوري لرزيد
و شك بود راستش دلم خونه ي ترديد و هراس
ديگه نه از تو خبي بود ، نه از آرزوهات
و قاصدك بود قحطي مژده و روزاي خوش
يادم مياد روزي رو آه هوا گرفته بود و
و نم نمك بود اشكاي سرخ آسمون آروم
تو در جواب پرسشم فقط همينو گفتي
يه الك دولك بود عاشقيمون يه بازي شايد ،
نه باورم نمي شه آه تو اينو گفته باشي
برام تو آل دنيا تك بود آسي آه تا ديروز
قصه ي با تو بودن و مي شه فقط يه جور گفت
رو زخماي قلب من مث نمك بود آسي آه
کسی به خدا گفت : اگر سرنوشت مرا تو نوشتی