و حدس مي زنم شبي مرا جواب ميكني
و قصر کوچك دل مرا خراب ميكني
سر قرار عاشقي هميشه دير کرده اي
ولي براي رفتنت عجب شتاب ميكني
من ازکنار پنجره تو را نگاه ميكنم
و تو به نامديگري مرا خطاب مي کني
چه ساده در ازاي يك نگاه پاك و ماندني
هزار مرتبه مرا ز خجلت آب ميكني
به خاطر تو من هميشه با همه غريبه ام
توکمتر از غريبه اي مرا حساب ميكني
وکاش گفته بودي از همان نگاه اولت
که بعد من دوباره دوست انتخاب مي آني
+ نوشته شده در جمعه هشتم مرداد ۱۳۸۹ ساعت 16:56 توسط HOSEINღMONKER
|
کسی به خدا گفت : اگر سرنوشت مرا تو نوشتی