من با عشق آشنا شدم
و چه کسی این چنین آشناشده است؟...
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود.
هنگامی لب به زمزمه گشودم،
که مخاطبی نداشتم.
و هنگامی تشنه ی آتش شدم،
که در برابرم دریا بود ودریا ودریا...!
+ نوشته شده در پنجشنبه پنجم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 9:34 توسط HOSEINღMONKER
|
کسی به خدا گفت : اگر سرنوشت مرا تو نوشتی