خسته ام ...!
خسته نبودنت ...!
خسته از روزهايي كه بي تو شب ميشود و شبهايي كه باز هم بي تو ميگذرد تا كه طلوعي و غروبي ديگر
بيايند و باز هم گذر زمانها كه بي تو ميگذرد ...!
ميگذرد ...!
ميگذرد و باز هم ميگذرد ...!
+ نوشته شده در جمعه چهارم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 12:46 توسط HOSEINღMONKER
|
کسی به خدا گفت : اگر سرنوشت مرا تو نوشتی