همه چيز ........ باورت می شود امشب همه چيز رو به راه است
ديگه ياد گرفته ام شبها بخوابم " با یاد تو "
همه چيز را ياد گرفته ام
راه رفتن در اين دنيا را هم بدون تو ياد گرفته ام
ياد گرفته ام که چگونه بی صدا بگريم!
ياد گرفته ام که هق هق گريه هايم را با بالشم ..بی صدا کنم!
ياد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی
ياد گرفته ام ....نفس بکشم بدون تو......و به ياد تو
ياد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رويای با تو بودن
و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم
ياد گرفته ام که بی تو بخندم!
ياد گرفته ام بی تو گريه کنم...و بدون شانه هايت
ياد گرفته ام ...که ديگر عاشق نشوم به غیر تو
ياد گرفته ام که ديگر دل به کسی نبندم!
و مهمتر از همه ياد گرفتم که با يادت زنده باشم و زندگی کنم
اما هنوز يک چيز هست ...که ياد نگر فته ام
که چگونه.....! برای هميشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم!
و نمی خواهم که هيچ وقت ياد بگيرم...
"فراموش کردنت" را هيچ وقت ياد نخواهم گرفت.
+ نوشته شده در شنبه پنجم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 12:46 توسط HOSEINღMONKER
|
کسی به خدا گفت : اگر سرنوشت مرا تو نوشتی