توچطور ميگي که من براي تو کم بودم؟؟؟

مني که عاشقترين عاشق عالم بودم

تو فقط ديده گريون خواستي

من برات قلب پراز خون بودم

آخه تو فقط يه قلب عاشق خواستي

امامن گذشته از جون بودم

تازه انگار داره باورم ميشه

من وتو سايه و نوريم

تازه انگار داره باورم ميشه

با هم و از هم چه دوريم

بين ما پنجره ها باز نميشه

بين ما قصه اي آغاز نميشه

بين ما هميشه يک ديواره

تازه فهميدم حقيقت داره

من سراپا غرق خواهش بودم

تو هميشه در پي بهانه ها

اما من حديث سازش بودم

آره تو يه دلسپرده خواستي

چه کنم که سرسپردت بودم

تا که هرکز کسي عاشقت نشه

واسه مردم درس عبرت بودم