من امشب با هجوم اشک می گویم
دلم از روز و شب تنگ است باور کن
غزلهایم همه لبریز اندوهند
نگاهم بی تو بی رنگ است باور کن
میان دفتر عمرم هزاران حرف بی معناست
ولی افسوس قلب واژه ها سنگ است باور کن
نمی گویم تو را از یاد خواهم برد
ز تو غافل شدن یک عالمه ننگ است باور کن
دلم از جنس یک نیلوفر ابی است
دل تو نازنین مثل گل سنگ است باور کن
+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 8:44 توسط HOSEINღMONKER
|
کسی به خدا گفت : اگر سرنوشت مرا تو نوشتی